سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دفتر یادداشت

بیشترین چیزی که محاسبات انسان را عوض می کند و در رفتار او اثر میگذارد ترس است .

به همین دلیل اولیاء الهی که بهترین تصمیم ها را میگیرند خداوند متعال می فرماید اینها از دو آسیب جدا هستند ، خوف و حزن ، ترس و نگرانی « الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون »

یکی از حرف هایی که اگر ما به ولی خدا بزنیم در حد فحش محسوب می شود ترسو است و اینکه به او بگوییم تو ترسیدی و این کار را انجام ندادی .

امام عزیز چون بنا به تغبیر مقام معظم رهبری که فرمودند : والله من تا کنون نترسیده ام ، توانست بهترین تصمیم ها را بگیرد و رزمندهای ما در هشت سال دفاع مقدس چون نترسیده اند بهترین تصمیم ها را گرفتند در عملیات ها و دل به آب و آتش زدند .

از طرفی خداوند دشمنان را بوسیله ترس ضعیف میکند که پیامبر صلی الله و علیه و آله منصور بالرعب بودند و در دعای ندبه هم در مورد امیرالمومنین علیه السلام می فرماید : نصرته بالرعب و امام زمان عج تعالی فرجه الشریف هم منصور بالرعب است در قرآن مومنین را تکلیف میکنند به اینکه باید آنقدر قدرت و تجهیزات بدست آوریم که دشمنان از ما بترسند ،  « و اعدوا لهم ماستتعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم ... باید قدرت های شما آنقدر زیاد شود که دشمن خدا در مسائل اعتقادی و شبهات و دشمن خود شما در منافع مادی و زندگی مادی شما و کسانی که غیر از اینها هستند و شما آنها را نمی شناسید در شهر و دیار شما مشغول دشمنی باشما هستند از نزدیک شدن به اعتقادات شما و منابع حیاتی شما بترسند ؛ اسلام دستور مقابله ی مستقیم نداده است بلکه فرمود با قوی شدن کاری کنید که از شما بترسند .

در مورد یهودیها فرمود : جعل فی قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بایدیهم و ایدی المومنین ...
ترس یهودی ها از مرگ انقدر زیاد است که معادلاتشان را بهم می ریزد , « قل یا ایها الذین هادوا ان زعنتم انکم اولیاء لله فتمنوا الموت ان کنتم صادقین ولایتمنونه بما کسب ایدیهم ...

و در طرف مقابل مومن از مهترین ترس زندگی یعنی ترس با اغوش باز استقبال میکند که وقتی بخاطر نبودن تجهیزات نمی تواند در جهاد شرکت کند می فرماید « تری اعنهم تفیض من الدمع » نزدیک است چشمهای آنها از شدت گریه فرو افتد ...

ترس ها می تواند منبع های متفاوتی در وجود انسان داشته باشد ، مانند ترس از فقر  « لا تقتلوا اولادکم من خشیه املاق ... » و یا ترس از دشمن و .. اما منشاء همه این ترس ها از عدم اعتماد به خداست .

پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم  به امیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود: اعلم یا علیّ اءنّ الجبن و البخل و الحرص غریزة واحدة یجمعها سوء الظّنّ!؛ بدان ای علی ! که ترس و بخل و حرص ، یک غریزه هستند و همه در سوءظن (به خدا) خلاصه می‌شوند» (میزان الحکمه ، جلد 1، صفحه 588، شماره 3139(

اگر انسان باشیم این روایت تکان شدیدی به ما می‌دهد. سوء ظن به خدا در درجه? اول باعث ایجاد ترس می‌شود.

 

حضرت علی پرچم لشکر را به دست محمد بن حنفیه داد و فرمود:
تَزُولُ الْجِبالُ وَلا تَزُلْ. عَضَّ عَلى ناجِذِکَ. اَعِرِ اللّهَ جُمْجُمَتَکَ.
اگر کوهها از جاى بجنبد تو استوار باش. دندان بر دندان بفشار. جمجمه‌ات را به خدا بسپار.
تِدْ فِى الاَْرْضِ قَدَمَکَ. اِرْمِ بِبَصَرِکَ اَقْصَى الْقَوْمِ. وَغُضَّ بَصَرَکَ.
قدمهایت را بر زمین میخکوب کن. دیده به آخر لشگر دشمن بینداز. به وقت حمله چشم فروگیر.
وَ اعْلَمْ اَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ سُبْحانَهُ.1
و آگـاه بـاش که پیـروزى از جانب خداى سـبحان است.

اصولا صفت شجاعت برای خداوند متعال خیلی اهمیت دارد ، در داستان آزادی یکی از اسرای یهودی بنی قریظه وقتی قرار بود همه اعدام شوند وقتی او دلیل ازادی خودش را خواست بداند به او گفته شد تو دارای چند صفت هستی که خداوند دوست دارد یکی از آنها شجاعت است.

 

ما وقتی از «گناه» و کار بد صحبت می‌کنیم، معمولاً چه چیزی در همان ابتدا به ذهنمان می‌آید؟ شهوات! همچنین وقتی از «وسوس? ابلیس» سخن می‌گوییم، باز هم اول همین مسائل شهوانی به ذهنمان خطور می‌کند. اما در قرآن، عملیات وسوس? ابلیس را اول دربار? «موضوع ترس» بیان می‌فرماید: «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ» (بقره/268) یعنی شیطان، اول انسان را از فقر می‌ترساند(فقر هم فقط فقر مالی نیست؛ بلکه از نداشتنِ هر چیزی، او را می‌ترساند) و بعد، انسان را به فحشاء می‌کشاند.

خداوند با ترساندن، ما را امتحان می‌کند. می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرات‏...»(بقره/155) اولین امتحان یا بیشترین امتحان خداوند، ترساندن است؛ بعدش گرسنگی، نقص در اموال و بلاهای دیگر است. اکثر موضوعاتی که از آنها می‌ترسید، فقط امتحان نترسیدن است، همین‌که نترسید، امتحان را پیروز شده‌اید. بگو خدایا نمی‌ترسم.

خداوند متعال برای اینکه ترس ما از بین برود، یک راه حل دیگر هم دارد. خدا وقتی می‌گوید «از چیزی نترس» و می‌بیند که گوش نمی‌دهی، آخرش می‌فرماید «از خود من بترس!» مثلاً می‌فرماید «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنی‏» (بقره/1520) از آنها نترسید، از من بترسید، از من حساب ببرید. قرآن معمولاً در کنار اینکه «از کسی نترسید» می‌فرماید «از خدا بترسید»

یکی از پایه‌های فرهنگی «زندگی ولایی» حذف فرهنگ «از سر ترس زندگی‌کردن» است

  • یکی از پایه‌های فرهنگی زندگی ولایی این است که فرهنگ «از سر ترس زندگی‌کردن» را از بین ببریم. برای اینکه فرهنگ از سرِ ترس زندگی‌کردن، کنار برود، سبک زندگی‌ها باید تغییر پیدا کند.
  • حالا سبک زندگی ما چگونه باید تغییر کند که این فرهنگ ترس، از بین برود؟ شاید لازم باشد «استرس امتحان» حذف بشود. مثلاً یک نمونه‌اش حذف کنکور است. شاید لازم باشد دربار? «مدرک تحصیلی» یک فکر دیگری کرد. شاید شغل کارمندی حتی‌المقدور کنار گذاشته شود، یعنی کسی از ترس فقیرشدن، نرود کارمند بشود بلکه ریسک تجارت و شغل‌های دیگر را بپذیرد.
  • ما باید یک کار فرهنگی اساسی انجام بدهیم برای اینکه «زندگی بر اساس ترس» را کنار بگذاریم، این زندگی اصلاً خوب نیست و حال آدم‌ها در این زندگی خوب نیست، هرچند خودشان هم معمولاً نمی‌فهمند که حالشان خوب نیست.
ر آخرالزمان برای اینکه افکار عمومی را اداره کنند، با ترساندن، بر آنها سوار می‌شوند؛ یکی ترس از جنگ و فقر است و دیگری «ترس از سرزنش» است. مظلومان وقتی به‌شدت تحت فشار و تنگنا قرار بگیرند، معمولاً ترس از جنگ و فقر را کنار می‌زنند، اما «ترس از سرزنش» باقی می‌ماند.

ویژگی مهم آن قومی که در آخرالزمان قیام می‌کند، نترسیدن از سرزنش است

  • حالا ببینید آی? قرآن دربار? آخرالزمانی‌ها چه می‌فرماید؟ این آیه دربار? قومی است که در آخرالزمان قیام می‌کنند. می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ لاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ» (مائده/54) ای اطرافیان پیامبر! اگر شما پای دین نایستید یک قومی را-در آیند? دور- می‌آورم که من آنها را دوست دارم، آنها هم من را دوست دارند. آنها در مقابل مؤمنین به‌شدت فروتن هستند و در مقابل کافرین به‌شدت سخت هستند. در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش نمی‌ترسند.
  • رسول‌خدا(ص) دربار? این آیه فرمودند: اینها قوم سلمان فارسی هستند. (تفسیر نورالثقلین/ج1 /ص641) بر اساس روایات و تفاسیر، می‌توان گفت که این آیه، ویژگی‌ یاران امام‌زمان‌(ع) را بیان می‌کند که از سرزمین ما (یعنی ایران و احتمالاً برخی سرزمین‌های اطراف) هستند.

کسی که از سرزنش بترسد، اسیر برده‌کشیِ نظام سلطه می‌شود

  • آی? فوق، دربار? عنصر فرهنگی «ترس از سرزنش» می‌فرماید: یکی از ویژگی‌های برجست? آن قومِ آخرالزمانی، این است که «ترس از سرزنش» ندارند! خدایا، چرا از بین هم? صفات خوب، این صفت را برای آخرالزمانی‌ها بیان فرمودی؟ می‌فرماید: شما (مردم زمان پیامبر) این را نمی‌فهمید، اما در آخرالزمان این را می‌فهمند، یعنی آن قوم آخرالزمانی که خودشان این صفت را دارند، می‌فهمند که اگر این صفت را نداشته باشند، نابود خواهند شد.
  • آخرالزمانی‌ها نباید از سرزنش بترسند. هرکسی از سرزنش بترسد، اسیرِ برده‌کشیِ نظام سلطه شده است. تو را از «تحقیر» و «سرزنش» می‌ترسانند و مثلاً با کلماتی مثل «تندرو» دهانت را می‌بندند و بعد تو را به برگی می‌کشند!